غضب:خشم و غضب نیرویی است که برای دفاع از خود و پاسداری از حق در نهاد انسان گذارده شده است، اما اگر از محور اصلی خویش خارج گردد تبدیل به یکی از رذائل بزرگ می شود و رذائل مهم دیگری را نیز با خود به همراه می آورد.
تعریف غضب :غضب در لغت به معنای تندخویی و خشم است و در اصطلاح اخلاقی هیجان و حرکت خاصی هست از روح انسان به منظور غلبه و شکست دادن و خرد کردن .
منشأ غضب :
قوّه غضبیه ، همان محرّک و قوّه ای که مربوط به دفع ضرر می باشد مانند : دفاع از جان و مال و ناموس و آبرو و آن چه متعلق به اوست .
مراتب غضب :
1 – مرتبه افراط : که غضب نابجا و مذموم نامیده میشود و آن عبارتند از غلبه این صفت و حاکم گشتن آن بر انسان به نحوی که از حدود عقل و شرع بگذرد و از موازین آنها تجاوز نماید و به هنگام برخورد با مسائل و مواجهه با بعضی برخوردها این صفت یا این حالت همانند یک حالت خارج از اختیار به شخص هجوم بیاورد و در ابطن وی شعله ور شود و تمام وجود او را بگیرد و او را تحت سیطره قرار دهد . این مرتبه از افراط به دوگونه رخ می نماید :
الف – به مقتضای برخی جهات و علل در باطن می ماند و در عمل به ظهور نمیرسد .
ب – علاوه بر غلبه سخت بر باطن در عمل و گفتار نیز ظاهر گشته موجبات جنایات و گناهان بزرگ و تبعات ناشی آنها می شود . بعضاَ شقاوت ابدی انسان را رقم میزند در این حالت عقل و فکر و تمام قوای روحی و جسمی شخص تحت تأثیر غضب مغلوب گشته نوعی دیوانگی دفعی بر شخص غضب کننده عارض می شود و در این حالت فرامین عقل و حدود شرع تعطیل می گردد .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود :
الحدّة ضرب من الجنون لانّ صاحبها یندم فان لم یندم مجنونة مستحکم . ( جامع السعادات ج1 ص289)
تندی و زود به خشم آمدن نوعی از جنون است زیرا صاحب آن از کار خود پشیمان میشود و اگر پشیمان نشود جنون او بسیار ریشه دار و محکم است .
2 – مرتبه تفریط :
در این مرتبه شخص نه تنها فاقد غضب نابجا و مذموم است بلکه فاقد غضب ممدوح و بجاست ، در جایی که عقل و شرع حکم به غضب می کنند شخص غضب نمی کند و بی تفاوت می ماند مانند غضب در برابر کفّار ، معاندین ، مشرکین ، ستمگران ، مفسدین ، اهل طغیان و کسانی که حرمات الهی را هتک می کنند . برای چنین شخصی جنگ بین ایمان و کفر ، مؤمن و کافر ، صالح و طالح و نظایر این ، معنی و مفهومی ندارد . این مرتبه را نوعی جبن و مهانت دانست که از رذائل اخلاقی است .
3 – مرتبه اعتدال غضب :
این مرتبه عبارتست از غضب داشتن درجای غضب و اجتناب نمودن و پاک بودن از غضب نابجا . به عبارتی دیگر در جایی که شرعاَ و عقلاَ با ید غضب داشت > این نوع غضب نه تنها رذیله نیست بلکه از فضائل صفات و کرایم خصال و از علائم ایمان و توحید و نشانه صدق و اخلاص در عبودیت و از لوازم حبّ خداوند متعال است مانند غضب حضرات معصومین علیهم السلام در جنگها و در مقابل ظالمین و مفسدین .
قال الله تعالی :
« مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سیماهُمْ فی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ..» ( فتح آیه 29)
محمّد (صلی الله علیه و آله) فرستاده خداست و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود مىبینى در حالى که همواره فضل خدا و رضاى او را مىطلبند نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است .
خشم و غضب چیست؟ وعوامل آن را بیان کنید؟
1385/06/11 07:43 شناسه مطلب: 691
خشم و غضب عبارت است از حالت نفسانیه که باعث حرکت روحى حیوانى مىشود و هرگاه شدید شد باعث حرکت شدیدى مىشود که از آن حرکت حرارتى بیش از حد حاصل مىشود و رگهاى گردن باید مىکند و نو رعقل خاموش مىشود واثر قوه عاقله را ضعیف مىکند و بدین جهت موعظه و نصیحت در آدم غضبناک اثرى نمىبخشد، بلکه پند و موعظه غضبش را شدیدتر مىکند غضب از دید اخلاق اسلامى از مهلکات و آفات خطرناک است و بسا باعث هلاکت همیشگى مىشود، لذا پیامبر(ص) فرمودند: که غضب ایمان را فاسد مىکند چنان که سرکه عسل را فاسد مىکند.(1)
عوامل خشم و غضب:
1- کبر و خودبینى: کسى که خودش را بزرگ و بهتر از دیگران بداند، از انتقاد و نصیحت دیگران عصبانى و غضبناک مىشود و توان انتقاد پذیرى و نصیحت را ندارد، لذا از خود خشونت و عکس العمل نشان مىدهد که باعث بدزبانى و فحاشى، فریاد کشیدن و بى توجهى به دیگران مىشود.
2- حب دنیا: دوست دار دنیا اگر دوستى اش به حدى باشد که خلاف میلى در جهتى از زندگى برایش پیش آید نمىتواند خوددارى کند و خشمگین مىشود ودر آتش خشم خود مىسوزد.
نحوه برخورد با غضب و درمان آن: 1- اساسىترین راه غلبه بر خشم و ستیزه جویى و مصون ماندن از اعمال انتقامى، جهاد با نفس و تزکیه روح است و این امر با تقویت اراده حاصل مىشود. رسول اکرم(ص) مىفرماید: "اشد کم من ملک نفسه عند الغضب؛ قوىترین شما کسى است که در موقع غضب مالک نفس سرکش خود باشد.
2- نکته مهم دیگر در درمان غضب، مبارزه با اسباب و عوامل خشم و غضب است. امام صادق(ع) فرمود: حواریون عیسى (ع) به آن حضرت گفتند: سختترین چیزها چیست؟ فرمود: سختترین چیزها غضب خداوند مىباشد. آنان گفتند: با چه چیزى خود را از غضب خدا حفظ کنیم؟ حضرت فرمود: به این که غضب نکنید و بر کسى خشمگین نشوید: آنان گفتند: منشأ غضب چیست؟ فرمود: کبر و خودکامگى و کوچک شمردن مردم.(2)
3- توجه به آثار خشم و غضب در درمان آن مؤثر است، منشأ بسیارى از بیمارىهاى جسمى از جمله سرگیجه، سردرد، تنش و پرش اعضا، لکنت زبان، بیمارىهاى خون، شکسته، کاهش قدرت دفاعى بدن، ناراحتىهاى دستگاه گوارش و بىاشتهایى مىباشد. از نظر دانشمندان در خشم انواع تغییرات بیوشیمى و فیزیولوژى دیده مىشود که به سلسله اعصاب سمپاتیک و غدد فوق کلیوى مربوط است. این تغییرات بدن را مهیاى بحران هایى مىسازد،(3) و بر این اساس، در روایات خشم و غضب به عنوان کلید بدىها ذکر شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: "هنگامى که انسان غضب کند تمام شرور و جودش را در بر مىگیرد".(4)
4- براى خاموش شدن آتش خشم باید تغییر وضع و حالت داد. پیامبر اکرم(ص) مىفرماید: اگر یکى از شما دچار خشم شد اگر ایستاده است بنشیند و اگر نشسته است بخوابد و اگر خشمش فرو نشست با آب سرد وضو بگیرد یا بدن را شستشو دهد.(5)
امام باقر(ع) فرمود: "اىّ شىء أشد من الغضب؟ ان الرجل لیغضب فیقتل النّفس التى حرّم اللَّه و یقذف المحصنة".(6)
چه چیزى از غضب سختتر است؟ همانا مرد غضب مىکند و در اثر آن مرتکب قتل نفس که خدإ؛حرام کرده مىشود و زن پاکدامن را متهم مىسازد.
-----------------------------------------------------------------------------------
پى نوشتها:
1. نراقى، معراج السعاده، ص 177.
2. وسائل الشیعه، ج 11، ص 289.
3. فلسفى، اخلاق، ج 2، ص 312، به نقل از روانشناسى اجتماعى، ج 1، ص 91.
4. میزان الحکمة، ح 7، ص 234.
5. محجةالبیضاء، ج 5، ص 307.
6. جامع السعادات، چاپ نجف، ج 1، ص288، اصول کافى، ج 2، ص 303.
سلام خسته نباشیدمطالبتون خیلی کامل ومنسجمه طراحی وبلاگ وپس زمینه واطلاعات'وبلاگتون وبینقص وعالی کرده خداقوت
طراحی شماخیلی محشره دستمریزاد
سلام مطالب عالی ومفیدبوددست مریزادوخداقوت
سلام طراحی عالی رنگبندی وتصاویروهمخوانی بامطالب بسیارعالیه خسته نباشیدبه امیدروزهای موفق بیشتر
مطالب شیواوقابل فهم بود.