مثلث خشونت: بی عدالتی، احساس عدم تعلق و حماقت مهمترین اضلاع مثلثی هستند که خشونت در بستر آن زایید می شود.
بی عدالتی سبب عقده، احساس عدم تعلق جایز بودن زدن هر گونه خسارت به طرف مقابل، حماقت بدترین شیوه و راه را پیش انسان میگذارد. و رفع بی عدالتی ها , توجه بیشتر به معنویت , افزایش دانایی افراد جامع می تواند زمینه پدیدآمدن اکثر خشونت ها را از بین ببرد. در جواب این سوال که خشونت از کجا نشأت گرفته است؟ باید گفت: منشأ خشونت در بی عدالتی است. و هر موقعی که آدم از طرف خود غرضی ببیند ماده خشونت انسان بروز میکند.
معلم یکی از اضلاع مثلث خشونت:سلامت نیوز: دانش آموزی با لوله پولیکا تنبیه میشود و کارش به بیمارستان میکشد، معلمی با ضربه چاقوی دانش آموزش، روانه بیمارستان میشود و در نهایت جان خود را از دست میدهد، والدین دانش آموزی، معلمی را مورد ضرب و شتم قرار میدهند و کار به شکایت میکشد و... این اخبار تنها چند مورد از اتفاقاتی را توصیف می کند که در ماههای اخیر در مدارس کشور رخ داده است. در نگاه اول میتوان عنوان کرد که چنین اتفاقاتی همیشه و در همه جوامع وجود داشته است اما، وقتی عنوان شود اینها تنها مشتی نمونه خروار است، شاید باید به این واقعیت اذعان کنیم که جایگاه مدرسه که در کشور ما ارج و قربی داشته است، تا حدی متزلزل شده است.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه آرمان در ادامه نوشت: احترام به معلم یکی از مهمترین مسائلی بوده که این نهاد را پابرجا نگه میداشته است. اگر به هر دلیلی این احترام از بین برود تبعات بیشماری گریبانگیر مدارس و جامعه خواهد شد.سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران در مورد ضرب و شتم معلمی در منطقه 14 پایتخت از سوی دو نفر گفت: بلافاصله بعد از اطلاع از این موضوع اداره آموزش و پرورش منطقه و اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران در این باره شکایت خود را به جریان انداختهاند. همچنین از معلم و مدیر مدرسه هم درخواست کردهایم که شکایت خود را در مراجع قضایی مطرح کنند. مسعود ثقفی در این باره گفت: ما به طور کلی با هر گونه رفتار خارج از قوانین و مقررات مخالف هستیم، چه این رفتار از سوی والدین باشد، چه از سوی دبیر آموزش و پرورش. او افزود: اگر هر کس بخواهد به خود اجازه دهد؛ درباره تخلف احتمالی انجام شده راسا اقدام کند، سنگ روی سنگ بند نمیشود.
سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران گفت: بر این عقیده هستیم که اگر دبیر ما نیز تخلفی کرده باشد، باید از سوی مراجع ذیصلاح به آن رسیدگی شود، از سوی دیگر اجازه نمیدهیم که هر کسی به هر بهانهای به همکار فرهنگی ما توهین کند یا وی را مورد ضرب و شتم قرار دهد. او افزود: اداره آموزش و پرورش منطقه و اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران در این باره شکایت خود را به جریان انداختهاند. همچنین از معلم و مدیر هم درخواست کردهایم که شکایت خود را در مراجع قضایی مطرح کنند.
ثقفی تاکید کرد: هنوز به این نتیجه نرسیدهایم که دانش آموزان از سوی معلم خود تنبیه میشدند، اگر چنین اتفاق یا تخلفی هم صورت گرفته باشد، مراجعی برای رسیدگی به این تخلفات وجود دارد.اودر پاسخ به این سوال که آیا ضاربین، والدین دانشآموزان بودهاند، گفت: فکر میکنم این موضوع محرز است، چرا که بعد از ضرب و شتم اعتراضاتی به مدیر مدرسه هم داشتهاند. آنها نباید به این شیوه ناخوشایند اعتراضشان را بیان میکردند.
به گزارش ایلنا، یکشنبه بیست و یکم دی ماه آقای ابوالفضل هنانیان دبیر ریاضی منطقه ۱۴ تهران در راه رفتن به مدرسه از سوی دو نفر که به نظر میرسید، از بستگان دانش آموز مدرسه ایشان باشند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. به گفته معلم مضروب، دانشآموز به والدین خود گفته بود که معلمشان آنها را تنبیه میکند.
نقش موبایل ها در انتشار اخبار
یکی از کارشناسان آموزش و پرورش در این باره میگوید: خشونت در مدارس سالهاست که وجود دارد و جریان جدیدی نیست. محمدرضا نیکنژاد ادامه میدهد: این خشونت در سه شکل از طریق دانشآموز بر دانش آموز، معلم بر دانش آموز و دانش آموز بر معلم رخ می دهد اما در گذشته بیشتر تنبیه و خشونت از سوی معلمان در مورد انجام تکالیف دانش آموزی که درس نخوانده بود صورت میگرفت و معلمان به دلیل جایگاهی که داشتند کمتر مورد بی مهری و تعرض از سوی دانش آموزانشان قرار می گرفتند که در سالهای اخیر این قضیه هم در حال رشد است. او با اشاره به نقش شبکههای اجتماعی و موبایلها در انتشار اخبار میافزاید: ظهور وسایل ارتباط جمعی جدید و سهولت انتشار اخبار و عکس و فیلم از طریق آن و آمدن آن به مدارس باعث شده این اخبار بیشتر منتشر شده و حساسیت بیشتری به خود بگیرد در حالی که در گذشته هم این مسائل وجود داشت. او ادامه می دهد: خشونت نه از مدارس شروع شده و نه از آنجا شکل می گیرد بلکه این شرایط اجتماعی است که باعث بروز و ظهور خشونت و رفتارهای تهاجمی در نهاد فرد می شود و این خشونت به دلیل اینکه مدرسه هم جزئی از اجتماع است و از آسیبهای آن مصون نیست به مدرسه هم کشیده میشود.
نیکنژاد میافزاید: در افزایش این خشونت و ایجاد شرایط برای بروز آن البته مدرسه و ساختار آموزشی بی تاثیر نیست.ساختار سنتی آموزش و پرورش در کنار محتوای مطالب درسی باعث تشدید این فضا میشود. او عنوان می کند: از سویی دانش آموزان انگیزهای جز کسب مدرک و نمره و اجبار والدین برای مدرسه رفتن ندارند و از سوی دیگر این انگیزهها در مدارس هم وجود ندارد. برای مثال پخش موسیقی در مدارس ممنوع است و از جشنها کمتر استقبال میشود. بنابراین میتوان گفت مدارس در کشور فضای خشکی دارند و آموزشها قدیمی است.
نیکنژاد با اشاره به افزایش 14 درصدی بودجه آموزش و پرورش میگوید: از سوی دیگر معلمان هم به دلیل پایین بودن حقوق ومشکلات معیشتی دل و دماغ لازم برای برقراری ارتباط با دانش آموزان را ندارند. انتظار می رفت با افزایش بودجه این وزارتخانه این مشکل حل شود ولی هنوز اقدامی انجام نشده است.
نباید خشونت در مدارس عادی شود
یکی از اعضای کمیسیون تحقیقات و آموزش مجلس با اشاره به این اتفاق می گوید: تنبیه بدنی و خشونت در مدارس به مجلس هم کشیده شده و در مورد آن اظهار نظرهای مختلفی وجود دارد. فرهادبشیری می افزاید: از سویی باید گفت این نقیصه در خود سازمان آموزش و پرورش باید برطرف شود و از سوی دیگر خلا قانونی در برخورد با خشونت و عوامل ایجاد آن در مدارس وجود ندارد. بشیری با اشاره به اینکه فضای مدارس باید معنوی و علمی باشد و خشونت و نزاع نباید به فضاهای آموزشی هم کشیده شود عنوان می کند: راهکارهای این قضیه از طریق پیشگیری از سوی وزارت آموزش و پرورش باید شکل بگیرد و هیچ قانون تنبیهی نمیتواند مانع بروز این قبیل خشونتها شود. از سویی باید شان و مقام معلم را در کشور بالا ببریم و آن را حفظ کنیم و نگذاریم حرمت این قشر شریف که شغل انبیا را دارند از بین برود و از سوی دیگر به ویژه در مناطق محروم و دور افتاده که نظارتهای کمتری صورت میگیرد باید درمورد نحوه رفتار معلم و برخورد آن با دانش آموز نظارتهایی صورت پذیرد تا تنبیهات شکل بدنی به خود نگیرد.
مثلث جرمدرباره پیشگیری از وقوع جرم، با وجود این که تاکنون تئوری های بسیاری مورد آزمون قرار گرفته است ولی هر یک از این الگوها با کاستی هایی همراه بوده اند، در این رابطه گروهی از جرم شناسان براین عقیده اند که برای تحقق هر نوع جرمی، باید سه عنصر انگیزه، فرصت و ابزار با یکدیگر جمع شوند چنانچه بتوان انگیزه های مجرمانه را خنثی کرد بطور قطع جرمی صورت نخواهد گرفت. با توجه به اهمیت عنصر انگیزه، از آن به عنوان قاعده مثلث جرم یاد می کنند. اگر در افرادی انگیزه های مجرمانه و منحرفانه به وجود بیاید، برای عملی ساختن آن ها مترصد دستیابی به دو عنصر دیگر یعنی فرصت و ابزار مناسب هستند، چنانچه یکی از این دو عنصر فراهم نشود، امکان تحقق انگیزه جرم وجود نخواهد داشت. برخی از کارشناسان به اشتباه فرصت و ابزار ارتکاب جرم را فقط در جرایم بسیار شایع همچون سرقت و اخاذی مترتب می دانند در حالی که فرصت و ابزار سهم مهمی در هر طبقه از نزاع های اجتماعی از جمله جرایم خشونت آمیز دارد.
چالش بزرگی که در تبیین این واقعیت وجود دارد این است که چرا مردم درگیر نزاع های احمقانه می شوند و دیگران را بدون هر گونه نفعی مورد حمله قرار می دهند. چنین درگیری های خشونت آمیزی چگونه فرصت های جرم را منعکس می کند؟ برخی از نظریه پردازان این خشونت ها را غیر معقول و احساسی تبیین کرده و تصمیم یا فرصت را در وقوع آن ها قابل طرح نمی دانند در حالی که همه خشونت ها دربردارنده نوعی از تصمیم هستند. نزاع ها ممکن است برای افراد خارج از درگیری، احمقانه به نظر برسد. برای درک این پدیده، نیاز به درک موقعیت از دیدگاه بزهکار و تمرکز بر زمان بزه یا پیش از آن داریم. در آن زمان شخص مهاجم ممکن است شکایتی داشته و حمله برای جبران بی عدالتی قبلی صورت گرفته باشد یا بزهکار ممکن است به دنبال حفظ آبروی خود در برابر توهین باشد. به عنوان مثال کسی ممکن است در رستوران برای کاری از جایش بلند شود و پس از برگشتن به دنبال یافتن صندلی قبلی خود باشد. کسی که صندلی وی را اشغال کرده ممکن است احساس تحقیر را در وی به وجود آورده باشد. او نیز با بی ادبی صندلی خود را بخواهد و پاسخ گستاخانه تری را دریافت کند و این امر باعث دعوای فیزیکی می شود هر چند که ممکن است نتیجه این درگیری از دید تماشاچیان بیهوده به نظر برسد اما در زمان خودش برای دوطرف دعوا قابل درک و تفسیر بوده است. مطالعات روی رستوران ها و اماکن عمومی نشان داده طراحی و چیدمان این اماکن و شیوه مدیریت آن ها می تواند باعث افزایش و کاهش فرصت های خشونت شود. به عبارتی اماکن عمومی که دارای ازدحام و تردد فراوان هستند و تا دیروقت به ارائه خدمات می پردازند
به طوری که اجتناب از تنه زدن به دیگران امکانپذیر نباشد و کارکنان آنان فاقد آموزش و تجربه باشند، همگی بر فرصت های خشونت آمیز تاثیر دارند.مطالعات نشان می دهد کسی که به دیگری در حضور سایرین توهین می کند تمایل به دریافت توهین با پاسخ شدیدتر را دارد. تغییر ترکیب اشخاص حاضر در صحنه نزاع مانند افزایش تعداد افراد میانسال یا زنان، خطر پاسخ شدید را کاهش می دهد یا اشخاص بزرگتر کمتر امکان دارد که اشخاص کوچکتر را مورد حمله قرار دهند، بنابراین همه این عوامل فرصت هایی هستند که با وقوع خشونت رابطه معناداری دارند به عبارتی وقوع رفتارهای خشونت بار به شدت به وسیله فرصت تحت تاثیر قرار گرفته است.
در نقش ابزار در وقوع جرم با مقایسه نرخ قتل در ایالات متحده با سایر کشورهای اروپایی،نقش سلاح گرم را به عنوان ابزارهای تسهیل کننده قتل و تهاجم شدید نشان می دهد.
نرخ قتل در امریکا چند برابر بیشتر از انگلستان و سایر کشورهای اروپایی است، این به این دلیل نیست که این کشور یک جامعه جرم خیزتر است اگر چنین بود باید نرخ بقیه جرایم مانند سرقت خودرو و دزدی نیز در آنجا بالاتر می رفت در حالی که نرخ این جرایم در امریکا پایین تر از دیگر کشورهای اروپایی است.بر این مبنا بالاتر بودن نرخ قتل، ناشی از دسترسی آسان و گسترده شهروندان امریکایی به سلاح گرم است و این امر به معنی آن است که فرصت و ابزار انجام حمله سریع و کشنده با وجود سلاح گرم بیشتر است حتی در صورتی که قربانی قوی تر از مهاجم باشد.
در مجموع دو متغیر فرصت و ابزار در وقوع جرم نه تنها در مورد سرقت و جرایم علیه اموال عمومی قابل تبیین است بلکه برای وقوع همه خشونت ها و جرایم تعمیم پیدا می کند و هیچ طبقه ای از جرایم وجود ندارد که در آن، متغیرهای فرصت و ابزار نقشی را بازی نکند.
نویسنده: مصطفی آب روشن
سلام خداقوت مطالبتون والبته دیدگاهتون قابل ستایش وتحسینه خسته نباشید
تغییرپس زمینه کارجدیدیه خسته نباشید
سلام مرسی بابت متن جالب وعالیتون خداقوت میگم پیروزباشید
چینش زیبای تب ها تغییرجالب پس زمینه و....بامطالب جامعتون کولاک کردیدموفق باشید
خیلی عالیه ضامن نارنجک بالای مغزانسانه خیلی پرمفهومه مرسی